موحد
دوشنبه 5 خرداد 1393 ساعت 10:50 ق.ظ
• پرسش 1 : از عبارت «قسمتی از احکام دینی در قرآن واجب شمرده شد که ناسخ آن در سنّت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آمده، و بعضی از آن، در سنّت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم واجب شده که در کتاب خدا ترک آن مجاز بوده است...» (بخشی از خطبۀ اول نهج البلاغه)، چنین برمیآید که سنت پیامبر مستقل از وحی است و چه بسا که خلاف وحی، بعضی احکام دینی را نسخ یا واجب کرده! لطفاً در این مورد تا حد ممکن مفصل توضیح بدهید و مثالهایی از این احکام اگر وجود داشتهاند بنویسید.
1ـ به بحث پایانی کتاب (آدم از نظر قرآن) ج 3 ـ مراجعه کنید، تحت عنوان مبحث هفتم، عدم جواز نسخ در قرآن.
2 ـ نهج البلاغه تماماً خبر واحد است، خبر واحد اگر محفوف به قرائن صدور نباشد حجیت ندارد. فحوای خبر واحد باید مورد تأیید عقل و قبول قرآن باشد.
3 ـ پس اگر در نهج البلاغه مطلبی یافت شود که عقل نپذیرد و آن را مردود شمارد و قرآن ضد آن باشد و صحت آن را مؤید نسازد، کلاً مردود است. مثل آنچه که از قول امیرالمؤمنین در خصوص زنان گفته شده که ایشان ناقص الایمان، ناقص العقل و ناقص الحظ(خطبه 80) میباشند. و این هم خلاف عقل و خلاف قرآن است.
4 ـ قرآن کریم تماماً کلام خدا است و به هیچ وجه حتی یک کلمه آن قابل نقض و نسخ نمیباشد.
5 ـ آیه 106 بقره هم ناظر به نسخ آیات کون است نه آیات کتاب. به این معنی که مثلاً خانهیی فرسوده و خراب میشود یعنی نسخ میگردد، خداوند (با نیروی مخلوقات خود) مثل آن یا بهتر از آن را بوجود میآورد. یا دین پیامبر پیشین را نسخ و مثل آن یا بهتر از آن را میآورد.
6 ـ حتی روایات متواتر و صحیح و موثق هم اگر خلاف عقل و قرآن باشند مردودند و باید در صحت آنها تردید جدی کرد.
7 ـ پیامبر، طبق آیات عدیده در قرآن هیچ حقی در آوردن حکمی خلاف قرآن، یا حکمی که ناسخ بعضی از آیات باشد ندارد. به آیات زیر توجه کنید. (انعام 14 ـ یونس 104 ـ شوری 15 ـ هود 112 ـ حجر 94 ـ حاقه 44 )
8 ـ پیامبر وظیفه یی جز ابلاغ وحی نداشته و جز آن مسؤول ابداع و نوآوری و چیزهای دیگر از پیش خود نبوده است. به آیات زیر توجه کنید. (آل عمران 20 ـ مائده 92 و 99 ـ رعد 40 ـ نحل 35 و 83 ـ نور 54 ـ عنکبوت 18 ـ شوری 41ـ تغابن 12)
9 ـ نه امیرالمؤمنین و نه هیچ امام دیگری حق وضع حکم و سخن گفتن خلاف نص صریح قرآن را نداشتهاند، پس آنچه، خلاف متن، به آنها نسبت داده شود از آنها نیست و هم غیر مقبول است و هم مردود.
10 ـ در خطبه 127 نیز، در بند سوم، امیرالمؤمنین (ع) در ضمن دفاع از خود، میگوید: که پیامبر زانی محصن را رجم فرمود و غیر محصن را تازیانه زد و دست دزد را قطع کرد، و حال اینکه این یک دروغ تاریخی است. زیرا پیامبر هرگز کسی را رجم نفرمود و دست کسی را هم قطع نکرد و دستور آن را هم نداد و حکمی هم خلاف حکم قرآن حق ندانست صادر نماید. بناءبراین انتساب این کلام نیز به مولی علیه السلام خطاء فاحش است و جعالّان حدیث برای تخریب قرآن و رسول و امام چنین روشی را اتخاذ کرده بودند.
دکتر علی اصغر موسوی غروی
http://arbabehekmat.org/fa/faq#.U3hWcKKDf1V
آمون : صدای خردشدن دنده های دروغ به گوش می رسد. محض اطلاع دوستان :
خاطرات هاخام(خاخام) یدیدیا شوفط(شوفیط)و فرقه سازی یهودیان آنوسی مشاهده
شیرجه در مرداب تاویل-سیدنورالدین ابطحی-ایرانیان در قران و روایات مشاهده
هواخوری7:شرک و کفریات اهل کتاب در تورات و انجیل نو نوشته خاخامها مشاهده
در مورد جهود آنوسی(یهودیان متظاهر به اسلام)و مارانوسی(به مسیحیت) مشاهده
هواخوری2 :اصالت قوم بنی اسرائیل و تعلق انبیای بسیار به غضب شدگان مشاهده
هواخوری 8 : شرایط اقتصادی-اجتماعی جامعه حجاز در صدر و طلوع اسلام مشاهده
هرودوت، پدر تاریخ و ابتلا به سرگیجه لاعلاج یاوه گویی و چرند بافی مشاهده
تمدن کهن بومیان ایران در دوران قبل از (عید) پوریم یهودیان منطقه مشاهده
اصلاح طلبان، سید محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی،جبهه سیاسی دوم خرداد مشاهده
بابک خرمدین و افسانه قدرت ترکها در برابر خلفای عباسی بغداد، عراق مشاهده
مدعیان در قضاوت،نماد فروهر و اهورامزدای زردشتی و باستان پرستی مشاهده
یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت 08:14 ب.ظ