Aydın
جمعه 16 آبان 1393 ساعت 01:34 ق.ظ
با سلام
استاد گرانقدر امیدوارم که سلامت باشید و برقرار. مطلبی را به صورت تصادفی یافتم. امیدوارم دوستان در اینباره نیز به گفتگو بپردازند. قبلا مسائلی مطرح شده، ولی به جمع بندی مناسبی نرسیده است.
--------------------------------------------------
لینک این یادداشت:
http://www.hupaa.com/Data/P00386.php
--------------------------------------------------
دروغی به نام تکامل !
دکتر پل راجرز
در سمیناری که در دانشگاه شیکاگو در زمینه مورفولوژی تکاملی برگزار شد، دانشمند برجسته، دکتر پاترسون، سؤال سادهای مطرح کرد: آیا در اینجا کسی هست که بتواند در مورد تکامل، نکتهای قطعی و ثابتشده را عنوان کند؟? سکوتی طولانی بر فضای تالار حکمفرما شد. سرانجام شخصی از گوشهای گفت: ?من یک چیز را با قطع و یقین میدانم: اینکه تکامل را نباید در مدارس تدریس کرد !?
با اینکه بسیاری از مردم عادی بر این باورند که تکامل پدیدهای علمی و اثباتشده میباشد، واقعیت این است که بعد از گذشت 150 سال، تکامل فرضیهای است اثباتنشده و بدون سندیت. در واقع باید گفت که قرائن و شواهد بسیاری تکامل را رد میکنند.
فرضیه تکامل که نخستین بار توسط چارلز داروین در کتابش بهنام "اصل انواع" مطرح شد، این نظر را پیش مینهد که موجودات زنده از اَشکال ساده نظیر باکتری، به اَشکال پیچیدهتر نظیر انسان تکامل یافتهاند. این تحول و تکامل زاییده تصادف بوده است؛ نخستین مولکول نیز در اثر تصادم اتمها در یک ملغمه ابتدایی بهوجود آمده است. نتیجه این امر پیدایی موجودات زنده بوده است.
نابسندگی شواهد و دلایل
تأثیر و نفود فرضیه تکامل را نمیتوان دستکم گرفت؛ این فرضیه طرز تفکر انسانها را درباره جهان و وجود خودشان دگرگون کرده است. اما اکنون بعد از گذشت 150 سال، تکامل هنوز در سطح یک فرضیه باقی مانده است، و هنگامیکه شواهد و دلایل مطرحشده را موشکافانه بررسی میکنید، پی میبرید که چقدر نابسنده و غیرقطعی هستند.
فسیلها تکامل را اثبات نمیکنند
?فسیلها گواه بر تکامل میباشند!? این ادعایی بوده که دانشمندان با صدایی بلند عنوان میکردند. اما مشکلی که در مورد فسیلها وجود دارد، این است که میان حیواناتی که فسیلها گواه بر وجود آنها هستند، و حیوانات همنوعشان در عصر ما، هیچ فسیلِ میانی وجود ندارد، گویی حیوانات اولیه ناگهان بهصورت حیوانات امروزی تحول و تکامل یافتهاند. داروین نیز خود متوجه این نقصان در فرضیه خود بود، اما بر این باور بود که یک روز فسیلهای میانی یافت خواهند شد. هنوز بعد از گذشت 150 سال، فسیلی دال بر وجود حیوانات میانی و در حال تکامل یافت نشده است.
دانشمندان معتقد به تکامل برای رفع این نقیصه، این نظر را مطرح کردند که تحول با چنان سرعتی رخ داد که فسیلی از آنها باقی نمانده است. طبعاً دلیل و مدرکی علمی در این زمینه وجود ندارد.
"هومولوژی" تکامل را اثبات نمیکند
هومولوژی نظریهای است که معتقد است ارگانیزمهای زندهای که از ساختاری همسان برخوردارند، از یک اصل واحد ناشی شدهاند و به این ترتیب این نظریه، تکامل را اثبات میکند.
مشکل در اینجاست که نمونههای فراوانی با این نظریه تناقض دارند. بهعنوان مثال، بافت کلیوی جانداران را در نظر بگیرید. کلیههای ماهی دارای شکل جنینی کاملاً متفاوتی با خزندگان و پستانداران میباشند. ممکن نیست که آنها از یک ساختار ناشی شده باشند.
یا به دستگاه گوارش توجه کنیم. اگر همه جانداران از یک اصل ناشی شدهاند، تکامل و تحول این دستگاه در جانداران مختلف نیز میبایست یکسان باشد. اما عکس این صادق است. کوسه، قورباغه، خزندگان، و پرندگان، دارای دستگاه گوارشیای هستند که بهگونهای متفاوت تحول یافتهاند. نمونههای بسیار دیگری میتوان برای این امر آورد.
زائدهها تکامل را اثبات نمیکنند
تکاملگرایان بر این نظر پا میفشردند که بدن جانداران دارای اندامهایی است که امروز دیگر کاربردی ندارند. اندامهایی مثل آپاندیس و لایههای نیمهکروی در چشم زائده نامید شدهاند زیرا در زمان داروین تصور میشد که اینها بلامصرف میباشند. طبق این نظریه، این اندامها در دورههای اولیه هستی کاربردی داشتهاند، اما بهتدریج که انسان خود را با محیط سازگار ساخت، کاربرد خود را از دست دادند. بهعقیده این دسته از دانشمندان، آنها اکنون شاهدی هستند بر آنچه قبلاً بودیم.
باز در این مورد هم شواهد، علیه این نظریه هستند. تمام آنچه که زائده نامیده شده، امروز نیز کاربردی مفید دارند. آپاندیس در واقع غدهای است لنفاوی، و لایه نیمهکروی نیز همچون یک قاشقک، اشیاء خارجی را از داخل چشم جمعآوری میکند. بسیاری از ما شنیدهایم که انسان قبلاً دُم داشته است. این حرف خندهدار است. ستون فقرات انسان دارای 33 مهره است. هیچ شاهدی بر این مدعا وجود ندارد که او قبلاً 34 مهره داشته است. فردی بهاسم هِکل بود که نظریه دم انسان را پیش نهاد؛ او بعدها توسط دانشگاه خودش محکوم به تقلب شد!
زیستشناسی مولکولی بیش از سایر عوامل، تکامل را رد میکند!
چیزی بهنام شکل ساده حیات وجود ندارد
در روزگار داروین این عقیده رواج داشت که حیات از اَشکال سادهتر بهسوی اشکال پیچیدهتر حرکت میکند. علم امروزه ثابت کرده است که چیزی بهنام ? شکل ساده حیات ? وجود ندارد. حتی سادهترین سلول باکتری بهگونهای باورنکردنی پیچیده است. آنچه که سلولهای ساده نامیده میشود، شامل DNA و RNA و پروتئین میباشد که به یکدیگر وابسته و مرتبط هستند. در واقع، تمام سیستمهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی به یکدیگر وابسته میباشند. لذا این تصور تکاملگرایان که اندامها بهگونهای مستقل تحول مییابند، پذیرفتنی نیست.
اَشکال میانی وجود ندارد
نه فقط فسیلهای میانی یافت نشده، بلکه زیستشناسی مولکولی نیز با قطعیت ثابت کرده که در سطح بیوشیمی نیز شکل میانی وجود ندارد.
بهاین ترتیب، مثلاً پروتئینها هیچگاه از یک مرحله تا مرحله دیگر تحول نمییابند، بلکه همیشه از نوع تا نوع دیگر تحول پیدا میکنند. پروتئینها از اسید آمینه درست شدهاند. اگر آنها مانند مهرههای رنگی در یک گردنبند تصور کنیم، طبق نظر تکاملگرایان، پروتئین وقتی به انواع پیشرفتهتر تبدیل شود، باید مهرهای به این "گردنبند" پروتئین اضافه شود. بنابراین، باید طبعاً انتظار داشت که در جانداران پیشرفتهتر، مهرههای بیشتری بر گردنبند پروتئینی وجود داشته باشد. اما در عمل اینطور نیست. مثلاً بیایید انسان را با دو نوع ماهی مقایسه کنیم (با توجه به اینکه ماهی در طرح تکاملی، پیش از انسان بهوجود آمده است): ماهی بدون آرواره (که در سیر تکامل بسیار قدیمیتر است) و ماهی آروارهدار که جدیدتر است. با کمال تعجب میبینیم که پروتئین موجود در هموگلوبین انسان به پروتئین ماهی بدون آرواره بیشتر شبیه است تا به ماهی آروارهدار، در حالیکه طبق نظر تکاملگرایان میبایست عکس این باشد.
سه میخ واپسین بر تابوت تکامل
1 - عدم قطعیت در اثبات شواهد
همه شواهدی که مخالفین تکامل در دست دارند، تکامل را رد میکند. اما هیچیک از شواهدی که طرفداران تکامل میکوشند ارائه دهند، قطعیت ندارد زیرا هیچگاه نمیتوان آنها را در سیر طولانی تکامل اثبات کرد. مثلاً نمیتوان یک باکتری و یک ماهی را گرفت و گفت که آنها به مراحل مختلف تکامل تعلق دارند، زیرا طبق نظر تکاملگرایان، حیات از 300 میلیون سال پیش آغاز شده، و در این مدت هم باکتری تحول یافته و هم ماهی. هیچکس نمیتواند بگوید که باکتری ساده قبلاً چطور بوده، چون باکتری هم مانند ماهی تحول یافته است. این فرض که باکتری موجود سادهتری است، بیاساس است.
2 - نظم هرگز از بینظمی ناشی نشده
طبق نظر تکاملگرایان، نظم از بینظمی اولیه بهوجود آمده است. این ادعا کاملاً برخلاف قانون دوم ترمودینامیک است که میگوید هر سیستمی بهسوی بینظمی و اضمحلال فزاینده پیش میرود. این اصطلاحات بسیار علمی میباشند، اما ما خودمان در زندگی روزمره شاهد آن هستیم. هیچ استثنای شناختهشدهای در مورد این قانون وجود ندارد. اما تکاملگرایان میکوشند تمام نظریه خود را بر یک استثناء استوار سازند.
3 - تصادفی استهزاءآمیز
فرضیه تکامل، پیدایی حیات را یک تصادف میداند. از نظر آماری پیدایی حیات در اثر تصادف امری محال است. مثلاً در مورد پروتئینی که در هموگلوبین وجود دارد، این احتمال که اسیدهای آمینه بهطرزی درست ترکیب شوند، 1 در 10 به توان 167 میباشد، چیزی که از نظر ریاضی غیرممکن است. تازه این فقط در مورد پروتئین موجود در هموگلوبین است.
کاهن اعظمِ تکامل، ریچارد داوکینز، خودش پذیرفته که ?هر سلول شامل اطلاعات کدبندیشده دیجیتالی است که اطلاعات موجود در آن، بیشتر از مجموعه سی جلدی دائرهالمعارف بریتانیکا است.? او این را میپذیرد، با اینحال معتقد است که باید انتظار داشت که افراد هوشمند باور کنند که کتاب پرحجمی چون دائرهالمعارف بریتانیکا در اثر یک تصادف بهوجود آمده باشد!
فرضیه تکامل در دادگاه دانش محکوم است. ما مسیحیان میتوانیم مطمئن باشیم که تعلیم کلام خدا در مورد خلقت بسی متقاعدکنندهتر از فرضیه تکامل است. معتقدین به خلقت الهی نباید منتظر کشف فسیلهای میانی باشند زیرا مخلوقات هر یک در نوع و جنس خود آفریده شدهاند (پیدایش 1:21 و 24 و 25). معتقدین به خلقت الهی انتظار دارند که برای هر نوع و هر جنس از جانداران، ژن خاص خود آنها یافت شود. ایشان به بعضی از اندامهای انسان بهعنوان زائده نگاه نمیکنند. ایشان از پیچیدگی سلولها آشفتهخاطر نمیشوند بلکه از مهارت و عظمت خالقی که آنها را ساخته است در حیرت میافتند. و سرانجام، معتقدین به خلقت نیازی ندارند که منتظر تصادف و شانس شوند، زیرا میدانند که ? در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید .
---------------------------------------------
با تشکر
پاسخ:
تکامل فرضیه ای قابل اثبات است و شامل انواع می شود. چنان که خئاوند در قرآن موجودات غیر حیوانی را به نام های مختلف انسان، آدم، بشر و ناس خطاب کرده و از جامعه جن های دیده نشدنی سخن می گوید.
سهشنبه 20 آبان 1393 ساعت 05:10 ب.ظ
1- آدم : اسم خاصی است برای اولین مردی که خداوند خلق کرد و پیامبر است و خدا فقط این شخص خاص را آدم خطاب می کند و ما سهوا خود را نیز آدم محسوب می کنیم. فرزندان او را بنی آدم خطاب می کنند که کل مردمان جهان را شامل است
2- بشر : هرگاه خدا منظورش ویژگیهای ظاهری و خاکی مردمان مخاطبش بوده او را با این کلمه خطاب قرار داده مثلا وقتی پیامبر اسلام را معرفی می کند که از نظر جسمی و بدنی تفاوتی با دیگران ندارد (آیه آخر110 سوره کهف) می فرماید بگو من هم بشری مثل شما هستم که فقط برایم وحی می شود. یا وقتی فرشته بر حضرت مریم ظاهر می شود تا حضرت عیسی را مژده دهد که مریم می فرماید بشری مرا لمس نکرده است(آیه 20 مریم) یعنی از موجودات با شکل و شمایل و فیزیک و مردان دنیای مادی، کسی مرا لمس نکرده پس چگونه بچه دار خواهم شد؟
3- انسان : بر خلاف لفظ بشر هرگاه از انسان سخنی به میان می آید دقیقا خصوصیات غیر مادی و ذهنی و فکری و عقلی مردم مورد خطاب است و با جسم او کاری نیست. ای انسان چه چیز تو را نسبت به پروردگار بزرگوارت مغرور ساخت(آیه 6 انفطار) یا آیات 1و2 سوره انسان که ویژگیهایی موٍثر بر خلقیات او مثل گذر زمان و بصیرت و شنوایی را تذکر می دهد. یا در «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ»(آیه 4 بلد) براستی انسان را در رنج و سختی آفریدیم.
4- ناس : هرگاه خدا جنبه عبودیت یا کفر و در واقع جنبه های انسانی یا شیطانی مردم را متذکر شود با لفظ ناس خطاب قرار می دهد. آیات سوره آخر یعنی ناس گواه این ادعاست. یا در «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ» (آیه 6 لقمان)
ملاحظه می شود که این 4 لفظ همگی بر یک فرد از مردم اطلاق می شود الا اینکه آدم به طور خاص، آدم پیامبر و اولین از مردمان روی زمین می باشد که دیگران بنی آدم و همنوع ایشان می باشند. باید گفت هدف و موضوع بحث باعث می شود که خداوند به نسبت آن با یکی از اینها مردم را مورد خطاب قرار دهد. در نتیجه 4 موجود متفاوت از هم با قابلیت های ذهنی و هوشی و ... یک توهم یا انحراف و یا شیطنتی بیش نیست
عیسو
چهارشنبه 21 آبان 1393 ساعت 04:49 ق.ظ
اعتقاد نداشتن به نظریه ی تکامل دست کمی از انکار حرکت زمین به دور خورشید ندارد انسان عاقل هیچگاه این اصل بدیهی را انکار نمیکند کسانی که به نام دفاع از دین و قرآن در رد این نظریه تبلیغ میکنند تبلیغاتشان منتج به گسترش ناباوری به خدا و قرآن میشود و اقداماتشان دست کمی از کار ریچارد داوکینز ندارد تئوری تکامل زمانی منجر به اشاعه الحاد شد که رهبران کلیسا و کنیسه باور به خدا و کتاب عهدین را ملازم با هم کرده بودند تئوریه تکامل و یافته های زمین شناسی آن عصر کتاب عهدین را رد میکرد نه خدا را وجود این تلازم و مقاومت در برابر این تئوری منتج به گسترش الحاد و تمسخر دین شد چرا مسلمانان در برابر این تئوری که هرچه بیشتر پیش میرویم مستحکم تر و انکارناپذیرتر میشود مقابله میکنند مگر ردی از انکار آن در قرآن است ؟ یافته های امروز ما از علم و شناخت هستی و قوانیین آن نسبت به جهان یک قرن آینده نسبتی مشابه تمدن انسان امروز با انسانهای عصر پارینه سنگی دارد قرآن کتابیست که برای بشر چند صدسال آینده باز آیاتی متشابه خواهد داشت پس بهتر است در قبال آن بسیار محتاط باشیم و تا مادام که از موضوعی اطلاع و اشراف کامل نداریم بی خود به قرآن نسبت ندهیم و عجول بودنمان در فهم قرآن مارا غافل از آیه 7 آل عمران نسازد اکثر کتبی که در رد تئوری تکامل نوشته شده نویسنده اش حتی یک کتاب نیمه تخصصی در مورد تکامل نخوانده و اکثرا اقتباسیست از کتبی که بیش ازصدسال قبل در رد تکامل نوشته بودندمثلا همبن متنی که دوست عزیزمان Aydin گذاشتند نوشته تکامل گرایان تاریخ ظهور حیات را 300 میلیون سال میدانند در حالی که قدمت حیات امروز از منظر دانشمندان بیش از سه میلیارد سال است یا کتاب تکامل آقای جعفر سبحانی را اگر ببینید متوجه میشوید کتابش اقتباسی از کتب بیش از صد سال قبل که در رد تکامل نوشته بودند در این یک صد سال اخیر یافته ها و کشفیات زمین شناسی و زیستی به این تئوری آنچنان استحکامی بخشیده که از منظر انسان فرهیخته رد آن غیر قابل قبول و سادگیه بیش از حد انکارکننده را میرساند تنها اختلاف موجود مربوط به فروعات آن است.
یار قدیمی
جمعه 23 آبان 1393 ساعت 12:47 ق.ظ
سلام
به اون دوستی که "انسان،آدم، بشر و ناس" رو تشریح کرده بودند! بازهم با احترام مطالعه ی کتاب آقای سحابی و تایید نظریه تکامل از منظر قرآن رو پیشنهاد می کنم.
( کو گوش شنوا؟؟؟)
جمعه 23 آبان 1393 ساعت 09:12 ق.ظ
سلام.
شواهد داستان خلق حیات در زمین با فرود آوردن آب از آسمان بر روی رمین در ریشات صحرای آفریقا:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/6/6b/ASTER_Richat.jpg
http://strangesounds.org/wp-content/uploads/2013/05/mauretania1_large.jpg
چنین به نظر میرسد که بیابانهای کره زمین محل نزول آب از آسمان طبق اشارات قرآن مبارک باشند
یکی
جمعه 23 آبان 1393 ساعت 10:09 ق.ظ
http://www.utaot.com/wp-content/uploads/2012/10/article-2133111-12AEB74F000005DC-97_964x630.jpg
یکی
جمعه 23 آبان 1393 ساعت 11:03 ق.ظ
http://www.maxisciences.com/structure-de-richat/la-structure-de-richat-une-etonnante-formation-en-plein-coeur-du-sahara_art33089.html
شنبه 24 آبان 1393 ساعت 08:02 ق.ظ
چرا نباتات و حیوانات اهلی که در اختیار بشر است کمتر نمونه وحشی آن پیدا می شود؟! منظورم این است که اگر گاو را انسان در روزگاری اهلی کرده است پس چرا از همین نوع گاوها و یا گوسفندان و یا گندم و جو وحشی اش را نداریم؟! چون مسلماً بشر اولیه همه گاوهای روی زمین را همزمان اهلی نکرده است و بسیاری از آنها در طبیعت رها بوده اند! چرا بعد از این حیوانات اهلی حیوان دیگه ای به اصطلاح اهلی نشده و یا قابلیت اهلی شدن نداشته است؟! بعضی ها هنزل و یا هنداوه ابوجهل را جد همین هندوانه های کنونی می دانند در صورتی که اینها گرچه از یک خانواده اند ولی هرگز و تحت هیچ شرایطی هنزل هنداونه شیرین بار نمی آورد مگر این که تغییری ژنتیکی در آن داده شود! و این تغییر توسط چه کسی داده شده است؟!
ف
دوشنبه 26 آبان 1393 ساعت 01:18 ق.ظ
جناب عیسو
بسیاری از اساتید برجسته زیست نظریه تکامل را رد میکنند ولی بدلیل خفقانی که در محیطهای اکادمیک در این رابطه وجود دارد صدایشان بگوش ما نمیرسد
خود من مستقیما از دهان اساتید و چهره های ماندگار زیست ایران شنیده ام که در اوایل اعتقاد به نظریه تکامل داشتند و هرچقدر میگذرد اعتقادشان به این نظریه سست تر میشود.
یادتان نرود که کار یهود آمیختن حق و باطل است.یادتان رفته چگونه آیات قرآن را منشا ساخت داستانهایی بنام شان نزول ساخته اند ؟
حقایقی که در قران در رابطه با خلقت بیان میشود که یهود از آن برای جعل و تعبیر سوء و امیختن با اباطیل استفاده میکند نباید من و شمایی که با حقیقت بنین اندیشی آشنا شدیم را فریب دهد.
h
دوشنبه 26 آبان 1393 ساعت 02:06 ب.ظ
سلام
طبق قانون دوم ترمودینامیک تکامل محاله .
طبق این قانون یک فرآیند همیشه در جهتی می رود که باعث افزایش آنتروپی (بی نظمی) جهان شود .
در ضمن امکان بوجود آمدن یک سلول بطور تصادفی یک در ده بتوان 40000 است . (یعنی صفر حدی)
بنابراین نباید انتظار داشت که از خاک چشم با عدسی و هزار امکانات دیگر بوجود بیاد .
عیسو
دوشنبه 26 آبان 1393 ساعت 04:09 ب.ظ
آقای ف آن اساتید اساتید دولتی این نظام بوده اند رهبران این نظام یا اخوند و یا شبه آخوندند و یا باید به لباس آنان در بیاییند بدنه رهبری دولتی بر خواسته از حوزه های علمیه شدیدا مخالف فرگشت اند لذا کسی که در نهادهای علمی بخواهد پله های قدرت و مدیرت را بدست گیرد ناگزیر است خویشتن را معتقد به آنچه سیستم میپسندد نشان دهد وگرنه مخالفت با تکامل انواع توسط یک درس خوانده زیست غیر ممکن است مگر آنکه فرد رویکردی دون کیشوتی را برای مقاومت علیه این باور برگزیند عده ای که شما مخالفان فرضیه تکامل با صبغه دانشگاهی میشناسید مخالف تکامل انواع نیستند معتقد به هوشمند بودن تکامل تدریجی عالم و انسانند که استدلال هایشان از منظر دانشمندان آن چنان پایه و اساسی هم ندارد و بیشتر متهم به اجیر شدن از طرف نهادهای مذهبی مخالف تکامل در آمریکا هستند.
عیسو
دوشنبه 26 آبان 1393 ساعت 04:55 ب.ظ
در ضمن برای درک تکامل و خلقت انسان بوسیله سلسله تصادفهایی توسط خدا در یک سیستم که آن را کیهان مینامییم مثالی میخواهم بزنم یک واحد تولیدی پفک اگر میزان تولیدشو تا حدی معین افزایش دهد میتوان انتظار داشت در بین انبوه بسته ی پفک یکیش به صورت تصادفی یک موبایل و یا حتی انسان ساخته شود این امر برهان یهود ساخته نظم رو کاملا مردود میسازد خدا وجود دارد و خالق یکتاست اما نه به آن دلیل های فلسفی مرسوم و قابل رد مثل برهان نظم.
سهشنبه 27 آبان 1393 ساعت 10:20 ق.ظ
نظریه تکامل اگر هم درست باشد در باره انسان صادق نیست! یک دلیل عمده در مراحل تکامل انسان است از مرحله نوزادی تا زمانی که بتواند خود را از خطرات اطراف برهاند! یک بچه آهو وقتی یک شکم سیر شیر مادر بخورد به راحتی می تواند به دنبال مادرش بدود ولی نوزاد انسان سالها به مراقبت مستمر نیاز دارد و اگر انسان صاحب شعور نبود مطمئنا همان اوایل خلقتش توسط موجودات دیگر از بین می رفت! خلقت انسان واقعا یک خلقت منحصر به فرد است و این تغییرات تکاملی از شامپانزه به آدم باید از طریق جهش های ژنتیکی هدف دار و در طول هم جهت افزایش تدریجی هوش بشر صورت می گرفته که احتمالش بسیار ضعیف است. بعلاوه با توجه به آثار تمدن های کهن و با توجه به متن مبین قران کریم بشر 5000 سال پیش به اندازه بشر امروز باهوش و در عین حال خنگ بوده است! مثلا به همین پیام رسالت پیامبران گذشته مبنی بر پرستش خدای واحد نگاه کنید هنوز استدلال مخالفان با استدلال مردمان هزاران سال پیش فرقی نمی کند0مطابق متن قران کریم)
ف
سهشنبه 27 آبان 1393 ساعت 02:03 ب.ظ
حناب عیسو
دچار توهم مزدورپنداری شده اید.حرفهای شما برای آشنایان اینگونه محیطهای دانشگاهی در ایران و اساتیدی که بسیاری اشان از منتقدان و مخالفان نظامند به پرت و پلاگویی میماند.
عیسو
سهشنبه 27 آبان 1393 ساعت 07:21 ب.ظ
جناب ف اگر در گفتارتان صادق بوده باشید برای من مشخص شد که فقط در موضوعات اجتماعی دکترا و استاد عوام و بیسواد نداریم بلکه در رشته های علمی هم دکترا گرفته هامون عوامند وایی بحال این ملت بدبخت که اداره فرهنگ و تغذیه و حفاظتش دست چه احمقایی افتاده.
سهشنبه 27 آبان 1393 ساعت 10:13 ب.ظ
استاد! از قوانین فیزیک و شیمی و منطق هم که بگذریم و آنها را نادرست فرض کنیم تا مرغ شما همچنان یکپا داشته باشد تا نظریه تکامل جانی بگیرد می ماند مشکل زیر با اینکه شما اینقدر با هوشید ولی هرگز نمی توانید حلش کنید:
1 - از کدامیک از 4 نوع مردمی که معتقدید در قرآن متفاوتند هستید؟ بشرید؟ آدمید؟ انسانید؟ ناسید؟(تبعا بنا به نظریه خودتان از هرکدام باشید از 3تای دیگر نمی توانید باشید)
2 - شما نوعا تکامل یافته از چه موجودی در ملیونها سال پیش بوده اید؟(قصد جسارت نیست فقط می خواهم ببینید که چگونه خودتان را در افکار متناقضتان گرفتار کرده اید)
3 - پیامبر اسلام که بنابه آیه آخر کهف بشر است پس نمی تواند آدم یا انسان یا ناس باشد ولی به مردم می گوید من بشری مثل شما هستم. پس مردم وی هم همه بشر بوده اند از طرفی هیچ تکلیف شرعی در قرآن برای بشر منظور نشده در حالی که پیامبر اسلام هم خودش بشدت تکالیف شرعی انجام می داد و عبادت می کرد (طبق قرآن) و هم برای سایر مردمش توصیه می کرد
فکر نمی کنید مشکلی داریم؟
عیسو
چهارشنبه 28 آبان 1393 ساعت 03:04 ق.ظ
همه ما کرم هستیم ولی من کرم شب تابم ( وینستون چرچیل)
یکی از اجداد مشترک ما طبق یافته های علم تکامل میتوانسته کرم باشد حالا باید معتقد شویم چرچیل وقتی میخواسته انسان را از وجه قدرت خطاب قرار دهد به جای لفظ انسان از لفظ کرم استفاده میکرده و اصولا واژه کرم یکی از نام های انسان در زبان مردم انگلستان است! و نباید بپذیریم کرم موجودی مستقل، یکی از اجداد انسانها و غیر انسان خردمند است؟ آنانی که عارشان میآیید باور کنند نیای مشترک ما نیای مشترک گوریل وشانپانزه است چرا عارشان نمی آید بپذیرند در مقطعی از دوران جنینی قبل از تولدشان در رحم مادرانشان از حشره هم بی اهمیت تر و کم هوش تر بوده اند چه برسد به اورانگ گوتان و شانپانزه؟ این حساسیت در نپذیرفتن واقعیتهای ثابت شده ی سبقه ی نژادی انسان مشابه همان حساسیتها و لجاجتهای اقوام فارس و ترک و ... در باورمند شدن به داشتن سبقه ی تاریخی و تمدنی چند هزارساله نیست؟ چه اصراریست که خلقتتان را مشابه ملائکه و اجنه بدانید این گستاخی را تا بدانجا رسانده ایم که یکی از وظایف بزرگترین ملائکه های خداوند حضرت جبرئیل را پرستاری از یکی از بچه های اولیای انسان در گهواره و شاگرد پیامبر بودن ملائکه تبلیغ میکنیم. به نظر من مخالفت با تکامل انواع و واقعیتهای منشاء انسان از جانب کلیسا به این علت بوده که آسیبی به عقاید شرک آمیزشان در خود و عیسی را فرزند خدا دانستن وارد نشود.
یکی
پنجشنبه 29 آبان 1393 ساعت 06:32 ب.ظ
کسی بدون اسم این دو مطلب رو گذاشته بود که خیلی جای تفکر دارد:
۱-چرا نباتات و حیوانات اهلی که در اختیار بشر است کمتر نمونه وحشی آن پیدا می شود؟! منظورم این است که اگر گاو را انسان در روزگاری اهلی کرده است پس چرا از همین نوع گاوها و یا گوسفندان و یا گندم و جو وحشی اش را نداریم؟! چون مسلماً بشر اولیه همه گاوهای روی زمین را همزمان اهلی نکرده است و بسیاری از آنها در طبیعت رها بوده اند! چرا بعد از این حیوانات اهلی حیوان دیگه ای به اصطلاح اهلی نشده و یا قابلیت اهلی شدن نداشته است؟! بعضی ها هنزل و یا هنداوه ابوجهل را جد همین هندوانه های کنونی می دانند در صورتی که اینها گرچه از یک خانواده اند ولی هرگز و تحت هیچ شرایطی هنزل هنداونه شیرین بار نمی آورد مگر این که تغییری ژنتیکی در آن داده شود! و این تغییر توسط چه کسی داده شده است؟!
۲-نظریه تکامل اگر هم درست باشد در باره انسان صادق نیست! یک دلیل عمده در مراحل تکامل انسان است از مرحله نوزادی تا زمانی که بتواند خود را از خطرات اطراف برهاند! یک بچه آهو وقتی یک شکم سیر شیر مادر بخورد به راحتی می تواند به دنبال مادرش بدود ولی نوزاد انسان سالها به مراقبت مستمر نیاز دارد و اگر انسان صاحب شعور نبود مطمئنا همان اوایل خلقتش توسط موجودات دیگر از بین می رفت! خلقت انسان واقعا یک خلقت منحصر به فرد است و این تغییرات تکاملی از شامپانزه به آدم باید از طریق جهش های ژنتیکی هدف دار و در طول هم جهت افزایش تدریجی هوش بشر صورت می گرفته که احتمالش بسیار ضعیف است. بعلاوه با توجه به آثار تمدن های کهن و با توجه به متن مبین قران کریم بشر 5000 سال پیش به اندازه بشر امروز باهوش و در عین حال خنگ بوده است! مثلا به همین پیام رسالت پیامبران گذشته مبنی بر پرستش خدای واحد نگاه کنید هنوز استدلال مخالفان با استدلال مردمان هزاران سال پیش فرقی نمی کند0مطابق متن قران کریم)
لطفا اگر نظراتی نو و روشنگر وجود دارد بیان کنید .
پاسخ:نبودن درخت میوه، سیب و گلابی و انار و هلو ... به صورت آزاد در طبیعت و نیز نبودن گندمزار ها یا د شت هایی پوشیده از دانه های نخود و عدس و لوبیا و جو و... گواه بر نو بودن چنین محصولات و هدیه ای نازل شده از سوی خداوند برای تصحیح جنس آدمیزاد از نظر مایه های رشد و سلامت جسمی است.
یکی
پنجشنبه 29 آبان 1393 ساعت 10:02 ب.ظ
پاسخ روشنگر جنابعالی ذهن آدمیزاد را تحریک میکند بپرسد در اینصورت این دانه ها و نشاهای آغازین و یا نخستین گروه گاوها و گوسفندان رو چگونه و در چه زمانی و برای چه گروهی از مردمان خدای متعال هدیه آورد .....؟
در مورد مطلب دوم یعنی تفاوت خلقت نوع آدمیزاد با سایر جانوران و در مقوله نوزاد وی که بلافاصله پس از تولد به مراقبت احتیاج مبرم پیدا میکند همین را میتوان گفت که اگر تکامل درست باشد لازم میشود ساختار نوزاد آدمی در زمانهای نخستین شکل گیری نوع آدمی سرسخت تر و سازگارتر با محیط طبیعت بوده باشد مطلبی که در مورد شامپانزه و میمونها هم اکنون برقرار است یعنی میمون نوزاد را در آغوش خود دائم حمل میکند منتها در مواجهه با برخوردهای خشن طبیعی نوزاد مصون و پوست کلفت است
یکی
جمعه 30 آبان 1393 ساعت 09:58 ب.ظ
قدر مسلم اینکه دانه ها و حبوبات و میوه ها در مناطق مختلف کره زمین بشکل وحشی و ارگانیک و البته در میان سایر گیاهان پراکنده بوده است و علم نوین گیاه شناسی ژنتیک و شیمی و کشاورزی و البته نیاز جمعیت رو به فزونی به غذا دست به دست هم داد ه است تا کشتزارهای وسیع و باغهای رنگارنگ و بزرگ بوجود بیایند .اما آیا در مورد تولید دامهای اهلی هم همین قضیه صادق است ؟!
که اگر اینگونه باشد با توجه به اینکه مدت زمان مدیدی نیست که علم ژنتیک به صورت عملی بر روی دامها کار کرده است پس این سوال مطرح میشود که مردمان و عشایر کوچرو در دنیا اگر دام در اختیار نداشته اند کوچ هم نداشته اند و در اینصورت منبع تغذیه آنها چه بوده است ؟! باید توجه داشت که عشیره کوچنده یا روستای اولیه بدون وجود دام اهلی اساسا وجود خارجی ندارد.
این موضوعات میرساند مدت زمان زیادی نیست که مردمان دامپرور در زمین ظهور کرده اند و از طرف دیگر هم میدانیم کار بر روی ژنتیک حبوبات و غلات هم نباید عمر درازی داشته باشد ....در اینصورت میتوان گفت بیشتر جمعیت امروزه کره زمین در نتیجه کشت عملی غلات و حبوبات و کار بر روی ژنتیک حیوانات برای اهلی سازی آنها بوجود آمده اند و تا قبل از آن بسیاری مردمان و حتی ملتها وجود خارجی نداشته اند
پاسخ:در هیچ نقطه جهان آثار و فسیلی از بقایای میوه و دانه های خوراکی دورتر از ده هزار پیش یافت نشده است.
abbas
شنبه 1 آذر 1393 ساعت 07:44 ق.ظ
The dawn of agriculture may have come with the domestication of fig trees near Jericho some 11,400 years ago, according to archaeologists. The fig is one of the oldest fruit crops known to man,along with grapes, olives and pomegranates. These all date back thousands of years.
یکشنبه 2 آذر 1393 ساعت 01:46 ق.ظ
مددتیست موضوعی به نام دخالت بیگانگان یا فضاییها در تمدن زمین از سوی یک سری فیلم ها و کتاب های شبه باستانی تبلیغ میشود اوایل گمان میبردم موضوعی فقط تجاریست که با برخورد با سفسطه های چند محصل فلسفه داشتم حدس میزنم هدف از گسترش چنیین اوهاماتی ایجاد شبه ای به این صورت است که اگر برای بشر ثابت شود قرآن نمیتوانسته نوشته انسانی در بیش از هزار سال قبل باشد این ادعا را پیش کشند که فضاییها آن را نوشته اند بعدا فهمیدم حدس و گمانم درست بوده در ذهن بسیاری از جوانان این مسخره بازی ها رسوخ کرده و با غرور احمقانه ای هر گونه راه ممکن برای باورمندی به قرآن را بر خود بسته اند اخیرا از احمقی شنیدم که از کجا معلوم جهان ما و ما انسانها برنامه هایی درون یک بازی با گرافیک چند تریلیون گیگابایتی نباشیم و توسط کودکی ده ساله اداره نمیشویم دلمو خوش کردم اگر مردم ملتفت شوند قرآن کتابی مادون امر انسان است مسئله حل خواهد شد اما گویا یهود برای چنیین روزی هم چاره اندیشی کرده و در تحمیق غیر یهودی همین طور به پیشرفتش ادامه میدهد استاد آیا به این کلمه بازی های احمقانه که پژوهش با رویکرد آن به گونه ای مانور جدل دارد که فرد حتی ناتوان از اثبات وجود خودش هست را فلسفه میگویند یا آنکه فلسفه معنایی دیگر دارد؟ اصولا تعریف فلسفه از منظر شما چیست؟
عیسو
یکشنبه 2 آذر 1393 ساعت 04:53 ب.ظ
استاد کامنت بالایی مال من نیست یه عوضی به اسم من نصب کرده.
پاسخ:آقای عیسو خودتان را ناراحت نکنید. این بیمار روانی مدتی است با "آی پی" ثابت، با اسامی مختلف در این وبلاگ و وبلاگ های دیگر، خود را پخ مال می کند.و در وبلاگ های مختلف شایعه درست می کند. مثل شایعه خارج رفتن من و یا ...
سهشنبه 4 آذر 1393 ساعت 12:53 ق.ظ
آقای عیسو.آن کامنت بالا حاوی چه چیزی میباشد که یکی بخاطرش از اسم شما استفاده کند.
پنجشنبه 6 آذر 1393 ساعت 01:29 ق.ظ
خلقت آدم و نظریة تکامل انواع
از وسطهای صفخه زیر
http://qoranshenakht.nashriyat.ir/node/56
آمون : و انسان حقیقت را می بیند و از کنار آن رد می شود! در یک آزمایش، از آزمایش شونده خواسته شده دنبال مورد آزمون بدود و تعداد دفعاتی که او دستش را به سرش می زند، بشمارد. در نتیجه بیش از نصف افراد قادر به مشاهده نزاع ساختگی در طول مسیر و به فاصله 6 متری نشدند، آن هم در روز روشن! همچنین :
خاطرات هاخام(خاخام) یدیدیا شوفط(شوفیط)و فرقه سازی یهودیان آنوسی مشاهده
هواخوری 6 : اقتصاد سوسیالیستی، کاپیتالیستی، بانکداری رباخوارانه مشاهده
هواخوری2 :اصالت قوم بنی اسرائیل و تعلق انبیای بسیار به غضب شدگان مشاهده
نقدی بر تفسیر آیات قرآن مفسر عتیق نیشابوری(سور آبادی) جزء اول مشاهده
░▒▓۩ قدمت تاریخی بیشتر فلسطین بر بنی اسراییل در تورات ۩▓▒░ ©® مشاهده
اثبات غیردموکراتیک و وحشی بودن غرب مشاهده
مقدمه ی کتاب «عرب ستیزی در ادبیات معاصر ایران» مشاهده