حسن
سهشنبه 10 دی 1392 ساعت 02:43 ب.ظ
منبع اسلام جویی شما چه کتابهایی هستند ؟ آیا فقه و عقیده فقط در کتاب قرآن هستند ؟
پاسخ:
فقط و فقط. بقیه دکان نان پزی است.
حسن
سهشنبه 10 دی 1392 ساعت 10:49 ب.ظ
اگر فقط قرآن مصدر فقه و عقیده است پس میشه بگویید آیا طرز نماز خواندن در قرآن آمده است ؟
پاسخ:
ده ها بار به این سئوال پسخ داده ام.
حنیف
چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 04:53 ب.ظ
سلام استاد
در پاسخ آقای حسن در مورد نماز فرموده اید «ده ها بار به این سوال پاسخ داده اید»
درسته ولی همیشه پاسخ ها ی نیم خطی یا یک خطی. مثلا فرموده اید «شکل فعلی نماز خواندن ادامه ی یک سنت است مانند ختنه کردن که ادامه یک سنت است» استاد عزیز این پاسخ هیچ ربطی به سوال ندارد. کسی نپرسیده این شکل نماز خواندن از کجا امده.
در حال حاضر شکل نماز تقریبا نود درصد بین مسلمانان مشترک است و یک وحدت رویه است. سوال این است: آیا من می توانم هر طور دلم خواست نماز بخوانم یا نه؟ اگر تنها قران ملاک باشد لاجرم می توانم چون قرآن در این مورد دستورالعمل خاصی ندارد. در مورد حج هم همینطور.
لطفا در مورد نماز که حدود 100 بار در قرآن به آن اشاره شده پاسخ مبسوطی عنایت فرمایید. در حد یک یادداشت مستقل
سلام محمدی
چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 10:11 ب.ظ
با سلام خدمت استاد و دوستان گرامی
آقای حسن ، " نماز و حج " میراث ابراهیم است ، لذا اجماع آن دوران بیگانه با مسجد و ادای نماز نبوده که کیفیت و چگونگی مو به موی آن در قرآن کبیر ثبت گردد ، و به فرموده ی استاد پورپیرار :
شکل فعلی نماز خواندن ادامه ی یک سنت ( ابراهیم ) است .
شواب
پنجشنبه 12 دی 1392 ساعت 02:03 ق.ظ
آقایانی که در مورد چگونه گی شکل نماز خواندن سوال میکنید چرا در مورد طریقه شکل ازدواج و عروسی و تشیع جنازه و غیره سوال نمیکنید نمازخواندن هم همانند سایر اعمال انسانها بسته به ذایقه فرهنگی هر ملت و یا حتی فکری هرانسانی است تعجب میکنم از افرادی که این مسله برایشان دغدغه جدی شده خدا در قران آن موارد که لازمه نماز خواندن دانسته به ما اعلام کرده وضو رکوع سجود و خواندن دعاهایی که در قرآن سفارش شده
پاسخ:
و حتی گفتن اذان وخواندن به جماعت.
یار قدیمی
پنجشنبه 12 دی 1392 ساعت 02:01 ب.ظ
سلام به همه(مخصوصا استاد عزیزم)
در راستای سوال جناب حنیف،بنده چند وقت پیش به مطلبی راجع به نماز برخوردم. استاد به نظر شما این استنباط از نماز صحیح است؟
"« صلاه » هم از جمله تعبیراتی است که در لغت به معنای دعا و فریاد خواندن و به فریاد خواستن است. هنگامی که در شریعت برای مورد خاصّیبه کار رفته،آن معنای اصلی محفوظ است و کیفیّت هایی به آن معنا ی اصلی داده شده است . نخست این نکته را توضیح دهیم که به فریاد خواندن و و به فریاد طلبیدن قدرت برتر، برای تحقق این دو امر صورت می پذیرد : یا برای جلب نفع و یا برای دفع ضرر ؛ چون هر موجودی ، از جمله انسان ؛ در مسیر حرکت به سوی رشد کامل ، امکاناتی لازم دارد _امکانات ایجابی و مثبت _ و موانعی هم هست که باید از سر راهش برداشته شود ؛ مثلاً یک دانه ی گندم برای رسیدن به حد نهایی رشد ، به زمین ،آب ، هوا، نور ، گرما ، و اموری از این قبیل ، که ایجابی و مثبت هستند ، نیاز دارد . آفتهایی هم که هست بایستی از سر راهش برداشته شوند تا به حد نهایی رشد برسد . زمانی این گندم می تواند مسیر خود را تا آخر ادامه دهد که کسی این امکانات را برایش تهیه کند و آن موانع را از سر راهش بردارد . انسان هم همین گونه در مسیر حرکتش به امکاناتی احتیاج دارد که باید برایش تهیه شود و موانعی بر سر راهش هست که بایستی از سر راهش برداشته شود تا بتواند راهش را ادامه دهد . دعا و به فریاد طلبیدن برای یکی از این دو امر صورت می پذیرد:جلب نفع و دفع ضرر گفته شد که ((صلاة)) به معنی دعاست . که معنای خاص و ویژه ی آن هم ذکر شد . که در تعبیر ((صلاة))این معنی خاص و ویژه به قوّت خود باقی است . اینک به کیفیتی که به آن شده می پردازیم . انسان می تواند به شیوه های مختلف دعا کند . حال دعا برای چه ؟ انسان برای عبودیّت آفریده شده و عبودیّت هم عبارت از حرکت است . حرکت هم امکاناتی لازم دارد که بایستی فراهم شود و موانعی که هنگام حرکت در مسیر عبودیت سر راهش هست ،بایستی برداشته شود . برای اینکه انسان عابد باشد و عبودیت تحقق پذیرد ، لازم است همواره در دعا و ارتباط با خداوند باشد از او بخواهد که امکانات لازم را تهیه کند و موانعی را که هست از سر راه بردارد . این دعا و فریاد طلبیدن به صورت های مختلف انجام می گیرد . همان گونه که می بینیم انسانها در حالات مختلف دعا می کنند اما خداوند حکیم و علیم دانسته است که کامل ترین صورت به فریاد رسیدن همان صورت ((صلاة)) است که برایمان مقرر کرده است پس ((صلاة)) کامل ترین شیوه ی به فریا د طلبیدن کسی است که می تواند برای جلب و تهیه ی امکانات و رفع موانع از مسیر عبودیت ، به فریاد برسد ."
از توجه شما بسیار متشکرم استاد!
پاسخ:
پیش کشسدن موضوع نماز بهانه تراشیدن برای نیاز به مفسر است.حالا چرا باید تشخیص مفسر را ملاک بدانیم جوابسی ندارند.
احترام
شنبه 14 دی 1392 ساعت 09:25 ق.ظ
جناب سلام محمدی
اگر طریقه نماز در قران به دلیل آن ذکر نشده که مردم در صدر اسلام نماز می خواندند پس حتما قبل از اسلام وضو نمی گرفتند که قران طریقه آنرا با آن دقت توضیح داده است یا بعد از رفتن به مستراح طهارت نمی کردند که برای نماز به طهارت سفارش می کند؟
خداوند هر آنچه را برای همه مردم از دوران پیامبر تا قیامت لازم است دقیقا بیان کرده و آنچه را به عقل انسانها کفایت می کرد بر عهده وی باقی گذاشته است.
سلام محمدی
شنبه 14 دی 1392 ساعت 03:26 ب.ظ
با سلام خدمت استاد و دوستان گرامی
جناب احترام ، جستجویی ساده در قرآن کبیر در رابطه با دین حنیف ابراهیم ، شما را با مبحث مورد نظر آشنا می گرداند ، و می یابید که به پیامبر خاتم نیز دستور به پیروی از ابراهیم صادر گشته است .
ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ . / نحل123
مسجدالحرام قبل از بعثت پیامبر گرامی وجود داشته است و در آن به نماز می ایستاده اند .
وَمَا لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا کَانُوا أَوْلِیَاءَهُ إِنْ أَوْلِیَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ . وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلَّا مُکَاءً وَتَصْدِیَةً فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ . / انفال 34 و 35
چرا خدا [در آخرت] عذابشان نکند با اینکه آنان [مردم را] از [زیارت] مسجدالحرام باز میدارند در حالی که ایشان سرپرست آن نباشند چرا که سرپرست آن جز پرهیزگاران نیستند ولی بیشترشان نمیدانند* نمازشان در خانه [خدا] جز سوت کشیدن و کف زدن نبود پس به سزای آنکه کفر میورزیدید این عذاب را بچشید*
و آیه ای دگر ؛
وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا یَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ کُسَالَى وَلَا یُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ کَارِهُونَ . / توبه 54 .
هیچچیز مانع پذیرش نفقات و بذل و بخششهایشان نشده است جز این که آنان به خدا و پیغمبرش ایمان ندارند ، و جز با ناراحتی و بیحالی و سستی و سنگینی به نماز نمیایستند ، و جز از روی ناچاری احسان و بخشش نمیکنند .
در رابطه با ذکر جزئیاتی از مناسک و آداب دینی نیز ، خود شرح تغییر در آن موارد می باشد ، مثلاً :
حلال گردانیدن همبستری در شب روزه داری . بقره 187 .
بلند و کوتاهی صدا در نماز . أسرا 110 . که ذکر موارد وضو و اشاره هایی به حج نیز از این جنس می باشد .
جناب احترام ، اکنون شما بفرمایید که چرا در رابطه با کیفیت و چگونگی نماز از پیامبر سئوال نپرسیده اند ، که همچون دگر موارد در قرآن عظیم ثبت گردد ؟!
هرچند عیان است که به پیش خواندن چنین سئوال هایی آغشته به اشکال تراشی ، قصدی جز عرض اندام و محتاج گشتن بر درگه " حدیث " نمی باشد ، که آشنایی و رجوع به قرآن کبیر وجود " احادیث " را مردود ، و مباحث استاد پورپیرار در رابطه با " قلم و کتابت " مهر ابطال برآن می گذارد .
پس به فرموده ی استاد پورپیرار :
شکل فعلی نماز خواندن ادامه ی یک سنت ( ابراهیم ) است .
آمون : این بحث همچنان ویرایش خواهد شد.
شنبه 14 دی 1392 ساعت 07:52 ب.ظ