ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

به سیم آخر زدن یهودیان جهان و استفاده از عشوه گری و طنازی و هرزه درایی های یک زن معیوب بنگی در یاوه بافی ابلهانه رسوم جهودانه

آزاده | ق

چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 03:02 ق.ظ
با لینکی از حزب کتائب ( مارونی ها ) به گزارش شرق الاوسط

«مرسى» یبکى ویضحک بـ«هستیریا»..

عجیب نیست ، تشخیص دقیق شرق الاوسط از خنده و گریه هیستریک محمد مرسی در حین دستگیری توسط ارتش . باید به این ریزبینی " به به " گفت . خب پس شاید تحریریه این روزنامه کمک های زیادتری بده به اهل خاورمیانه در مورد هویت های حقیقی شان ... من باب مثال از خاندان سعودی شروع کند تا برسد به دم در اتاق بازرگانی کشور ایران .
این نقش جفت‌های متضاد پاکوا که تبدیل به علامت رسمی در شبکه روتانا و شبکه ام بی سی جهان عرب شده و همچنین یه لوگو دلچسب آبی سفید در اتاق بازرگانی ایران ، تفسیرش چی چیه ؟
امسال در 2013 ما کلیپ های متنوعی از زنانی داشتم از خوانندگان لبنانی تا ایرانی .
مثلا " نجوی کرم " خواننده دهات بزرگ خاورمیانه لبنان ، تاجی از خورشید پس کله اش زده شبیه به هاله تندیس بانوی آزادی آمریکا .. هدیه دوستی مردم فرانسه به مردم ایالات متحده. در کلیپ خورشیدی شده برای خودش و از هفت نجومی می خواند که دور او می چرخند
خلینی بقلبک کلمات این ترانه از / نزار فرنسیس
نوال الزغبی هم در ترانه غریبه هالدینی .. به سبک هندی ها آواز خوانی می کند . او هم خورشیدی شده که بقیه دورش طواف می کنند فقط با این تفاوت که تاجش در سبک ( Bridal tiara ) یک جور عمامه مخصوص عروس خانوم ها است خریداری شده . چه بدسلیقه .
از این طرف هم که خوانندگان وطنی خودمان همه شان به تقلید یا با لباس فیروزه ای می چرخیدند و سماع می زدند یا عمو زنجیر باف حول شان زنجیر می بافت آنهم به چه کلفتی .
بهت آوره ، اما اگر یک خواننده خودشو مسیحی می دونه با تعبیر خواب یوسف که آشناست . خورشید مونث مجازیه در صرف و نحو عربی . پس کدوم آدم رندیه که داره حکومت می کنه اونهم این مدلی ؟
در نیمه ماه رمضان یک دفعه دیدیم که ورق برگشت یه بازی رنگ جدید شروع شد . رنگ نارنجی . فکر کن در ایامی که مسلمانان با هلال قمر سروکار دارند .. دست اندرکاران روتانا با خورشید عالمتاب یک برنامه با زرنگی تهیه و تولید کرد بنام صباح الیوم .
تا برسه به ایران و ایرانی های خودمان که حالا دارند با نارنجی هی بوق می زنند .. بوق ، بوق. ترکیه هم که جایگاه ویژه خودشو داره .
از ایرانی ها که پرسیدم هنوز جواب درستی ندادند که این نارنجی چی هست ؟ اون یکی میگه صبح آمد .. اون میگه خورشید .. اون از زمین نوشت و از نور شعر سرایی کرد . یه مکزیکی شن های خاک کویر رو علامت زد . خب ، دعوای ما با آن ژنرال اسرائیلی از تور زیر زمین شروع شد تا برسه به شمالگان و جنوبگان . به سمت چپ و راست . قبلترش هم به عده دیگری متلک پراندیم چشم و گوشش شان باز شد
آوازه خوان های مثلا مسیحی ساکن لبنان ، حالا اگر به این فکر کنیم که مسیح ۸ روز پس از ورود به اورشلیم از گور بر خاست. و نومذهب در حوضچه‌ی تعمید غسل می‌کند با نماد ۸ . مسیح در مسیحیت مرد است از یک مادر باکره حتی با تفاوت باورها در مسیحیت .. اگر ما بانوان خورشید عالمتاب بودیم و هرچه جنگ بود زیر سر ما ضعیفه ها که حق رای مان اینقدر دیر نمی شد و دیگر جنبش فمینیستی راه اندازی نمی شد ؟ به ما قبولاندند که خورشیدیم . اما غسل تعمید تأکید دارد بر کفن کردن و پوشاندن گناهان شخص در گورش و مقدمه‌ای برای تولد دوباره‌ . حالا که تابستان است خورشید بی اراده حکام می تابد ما نمی توانیم خودمان را پنهان کنیم . وقتشه بپرسیم که شماها واقعا از آن دسته مسیحیان پدر به پسر هزارساله هستید که مدام مجبوریم به شماها باج بدیم به مشت حقه باز ماندالای مسیحی یا این شیعیان کنفسیوسی یا آن مسلمانان سنی مذهب که با چفیه سرخ رقاصی می کنند .
باز بنازم به آن ژنرال اسرائیلی در هرم نفسگیر تابستان با نمایش توریست ها با تی شرت نارنجی ، جنوبگان فعال را ترسیم کرد و خودش را شمال و زمین . با همان سه خطی ‌های «یین» و «یانگ» که می‌توانند با هم ترکیب شوند و سعی کرد به ما بفهماند یعنی با شیطنت خواست ماله بکشد . بعد دنیا نارنجی شد .. فقط حالا ماندم اصرار شماها در پهن کردن قالی نارنجی از این سر خاورمیانه تا آن ور . از ایران تا فلسطین با رنگ نارنجی .
ابتدای تابستان مترادف است با جنوب شرقی و لذت و دریاچه . تا بعد برسد به فستیوال کشتی زودیاک ( اژدهای ) چینی . گاهی وقت ها بعضی ها وقتی پشت شان به خاک مالیده می شود برای اینکه دیگران متوجه باخت شان نشوند حرکت وارو را شروع می کنند . یه عده دانسته تشویق می کنند یه عده نداسته . شما که دشداشه پوشیدی با ریش انبوه از عمر بن خطاب و جنگ هایش وراجی می کنی در شبکه ام بی سی با بک گراند نارنجی چطور ؟ جزو کدام دسته هستی ؟
جماعت هموطن ما فکر باطل کرده اند دست برده ایم به آن تاریخ خورشیدی ، این هم از فلاکت ما که تا 100 پیش نه تاریخ به قمر بود نه مورخه مان خورشید در ییلاق و قشلاق . اشاره مان به نوحه سرقت شده از سلسبیل موثر افتاد نه خواستگاری خورشید در بزم اویغورها . زبلی اورشلیم که رسیدند به کوکب های آسمان در شب چینی ها که همان اژدهای آتش خوار باشد .. اما ماه رمضان قمری مصادف بود با اژدهای ماه قمری چینی .
چی کنیم ؟ چی نکنیم .. صحبت از نور کنیم در این دعوای آبی و قرمز و سوسک سرگین ساز .
در ضمن آقای ماجد المهندس اینقدر الاغ نباش . کلیپ " یا خلى مالک " بیشتر از اینکه سنت ها را نشان دهد خبر از خنده های تمسخر آمیز یک کارگردان زرنگ را می دهدکه با صدای بی رمق تو یک جور چرخش باسن چند طفیلی که هنوز برای شان جا نیفتاده می شود راحت دست شان انداخت می دهد . این دیگه چه مدل از رقص خلیجی است که نزدیک بخاری داغ برقصی و همزمان روی کله ات بکوبی ؟ مثل آن صابر الرباعی که ابتدای کلیپش با یک خروس بادنما شروع می شود . خانم بلقیس عزیزم منظورم حضر الموت نبود . شبیه به کلیپ های بی سرو ته ایرانی .
روزنامه شرق الاوسط عزیز ، به جای مهملاتی چون سوتین های مرحوم قذافی یا داستان های جنسی عدی فرزند صدام حسین و گریه محمد مرسی . زحمت بکشی از اون اراده ای که حتی برای طراحی صحنه یک کلیپ موسیقی در جهان عرب مسیحی و مسلمان شعبه سنی و شیعه تحمیل میشه برای ما یه سرمقاله تهیه کنی . این که جمشید کیه جامش چه جنسیه ؟ وقتش شده که بپرسیم شماها واقعا کی هستید ؟
یه روزی آقای پورپیرار از من پرسید شمعون معنیش چیه و و امکان داره ربطی به شامان یا همان شمن مغولستان داشته باشه . بهتره که حوالش بدم به خاندان سعودی که حالا کلید دار کعبه هستند .
آخرش .
یادم تو را فراموش ، یادم . باز که من بردم ژنرال گانتز یا بهتره از ژنرال بروم اون طرف تر بنویسم مخ موساد که زبان در قفای گاو سامری فرو کرده . طلوع خورشید صبح دی ماه نارنجی می شود .. غروب خورشید در تابستان نارنجی .
چکمه های کهنه حنایی دست سوز در کمد کهنه خاطرتان مانده ؟ نوشتم که غروب را می بینم . ای خاک بر سرت پلیس جهان .
ژنرال گانتز در ابتدای اون صفحه ای که این روزها داری می نویسی و قراره یه روزی ببری زیر چاپ .. با امضا تقدیمش کن به من . به هر حال ایندفعه هم من بردم ، جانان من .
پاسخ:
خود گویم و نمی خندم که اگر به خواست خدا توانم باز آمد چند مضمون نهایی این مجالس نخستین سرمایه در فرهنگ بنیان اندیشی نسل های در راه چهان خواهد شد. اینک در عجبم از آن نقش دو شمشیر بر هم نشسته که چون سرمشقی برای نقاشی در پرچم اخوان المسلمین هم نشسته که چون دیگر شمشیرها در دیگر نشانه های پارچه ای و کاغذی دول اسلامی فقط علیه اسراییل در غلاف می ماند و جز گردن مسلمان را نمی برد!