ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
عجب
آمون : این هم لینک ها، به ترتیب :
چرا افکار عمومی بر بغض جواد خیابانی سکوت کرد؟ +ویدئو
واقعیت این است که فرهنگ برای بسیاری از مردم، امری غیرضروری است و تنها آنجایی حفظ حداقلهای فرهنگی ـ و از حداقلهای فرهنگ نیز حفظ حریمهای اخلاقی ـ مورد توجه خاصوعام قرار میگیرد که بحث آبرو به میان است. حمله به صفحات لیونل مسی و چند تن دیگر نیز عمدتاً از این جهت نقد میشد که این مسأله، خدشهای به اعتبار و آبروی ایرانیان در جهان وارد میکند.
کد خبر: ۳۷۰۸۸۱تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۵ - 12 January 2014
پس از اتفاقاتی که برای جواد خیابانی رخ داد و به رغم درگذشت مادرش، بازی پرسپولیس و نفت را گزارش کرد، او در برنامهای تلویزیونی ضمن اشاره به آنچه در ورزشگاهها رخ داده و به مادرش شدیدترین توهینها را کردند، تأکید نمود، او و مادرش همه آن جمعیت را بخشیدند؛ اما این گفتههای تکاندهنده در جامعه اخلاقمدار ما، هیچ یازتاب و واکنشی نداشت!به گزارش «تابناک»، چندی پیش، روی تابلوی ورزشگاه صدهزاری آزادی در جریان بازی تیمهای فوتبال پرسپولیس و نفت، جملهای تکاندهنده نوشته شد: «جناب آقای خیابانی درگذشت والده گرامی جنابعالی را تسلیت عرض نموده و برای ایشان از درگاه خداوند متعال طلب مغفرت مینماییم» و به یکباره بغض خیابانی پشت تریبون، مشخص شد که گفت: «قرار شد دوستان اشارهای نکنند اما به هر حال (با بغض) خیلی ممنونم... همانطور که دیدید مادر من فوت کرد و به هر حال وظیفه من بود بیام و نمیشد نیام... خداوند همه مادرهای دنیا را حفظ کنه و مادرهای از دنیا رفته را بیامرزه».
جواد خیابانی در پایان بازی نیز گفت: «من اینقدر آدم بیاحساسی نیستم که مادرم فوت کرده باشه و بیام سر کارم. توی مسیر (ورزشگاه) بودم که خبر (درگذشت مادر) به من داده شد و به هر حال ما دو جور زندگی میکنیم...»؛ اتفاقی که با واکنش قاطبه افکارعمومی مواجه شد و اکثریت به احترامش از سر کلاه برداشتند و به جهت تعهد اخلاقیاش به حرفه و سکوت ۶۴ دقیقهاش در بازی تحسینش کردند؛ تعهد اخلاقی که در نوع خود در کشورمان کمتر دیده میشود و از این منظر به شدت مورد توجه قرار گرفته است.
پس از موجی که به واسطه این اتفاق به راه افتاد، جواد خیابانی میهمان برنامه زاویه پنج بود و درباره فضای فرهنگی ورزشگاهها سخن گفت. او البته این مشکلات فرهنگی ورزشگاهها را برگرفته از مشکلات فرهنگی عمومی کشور خواند و یادآور شد که اتفاقات ضدفرهنگی که در ورزشگاهها رخ میدهد، سوای اتفاقاتی نیست که در کل جامعه به وقوع میپیوندد و البته تأکید کرد باشگاهها کوچکترین فعالیت فرهنگی جدی ندارند و تنها در حوزه فنی و مالی فعالیت مشخصی داشتهاند که البته در این باره نیز میتوان بحث داشت.
خیابانی اما با اشاره به اینکه به اشتباه رسانهها را عامل رویدادهای غیرفرهنگی میخوانند، حال آنکه تنها بازتاب دهنده وقایع هستند، با دفاع از فردوسیپور و بیان اینکه اعتقاد راسخ دارد یکی از با ادبترین و باشعورترین مجریان تلویزیون عادل فردوسیپور است، یک موضوع را در اواخر سخنانش درباره آنچه در ورزشگاه دیده و برایش تکان دهنده بوده، بر زبان آورد که موجب ترکیدن بغضش شد.
خیابانی گفت: «چجوری میشه که برنامه نود را مقصر بدانیم در فضای بیفرهنگی که در جامعه حاکم است؟ برنامه نود وظیفش گفتن آن چیزی است که داره میگه. کی باید جبرانش کند و کی باید اون فضا رو از بین ببره؟ منِ مجری تلویزیونی میتونم برم در ورزشگاهی که به مادر من بده و بیراه میگند؟ من متأسفم که این را میگم. توی یکی از بازیهای استقلال ـ پرسپولیس چهل هزار تماشاگر به مادر من فحش میدادند. من این را به صراحت اینجا میگویم [بغض] دوست عزیزی که اون روز توی ورزشگاه به مادر من فحش دادی، مادر من تو رو بخشید. منم تو رو میبخشم. اما تو رو به خدا، تو رو به شرفت، تو رو به قداست مادرت، تو رو به هر کسی که دوست داری، خانواده ورزشکارها رو توی ورزشگاه فحش نده. چجوری باید گفت؟...».
با این حال با گذشت مدتی از زمان این برنامه، حرفهای خیابانی که به نفع «جامعه فرهنگ مدار»مان بود، کوچکترین انعکاس بیرونی نداشت. انگار آن لشکری که به جای اشتباهات فنی خیابانی در حین گزارشهایش کمپین تنفر از او و یا کمپین درخواست برای حذفش از گزارشگری فوتبال زدند، دوست نداشتند بشنوند که خیابانی آنقدرها هم میگویند آدم بدی نیست و نباید برخورد گلهای با اتفاقات کرد و از هر آنچه خوشمان آمد در لحظهای قهرمان بسازیم و از هر آنچه بدمان آمد، با ابراز تنفر یاد کنیم.
واقعیت این است که فرهنگ برای بسیاری از مردم، امری غیرضروری است و تنها آنجایی حفظ حداقلهای فرهنگی ـ و از حداقلهای فرهنگ نیز حفظ حریمهای اخلاقی ـ مورد توجه خاصوعام قرار میگیرد که بحث آبرو به میان است. حمله به صفحات لیونل مسی و چند تن دیگر نیز عمدتاً از این جهت نقد میشد که این مسأله، خدشهای به اعتبار و آبروی ایرانیان در جهان وارد میکند. اندکی با خود بیندیشیم و ببینیم در فضای ذهنی جز این به فکر اخلاق بودهایم و بیرون از دایره حفظ آبرو و چهره خود یا جامعهمان، در پی حفظ و توسعه فرهنگ و ارزشهای اخلاقی بودهایم؟
کد مطلب: 211777
اظهاراتی صریح درباره مراسم «عمرکشون»
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۶:۴۴
یک پژوهشگر علوم دینی به بیان نکاتی پیرامون مراسم منفور موسوم به «عمرکشون» توسط عدهای افراد ناآگاه پرداخت.حجتالاسلام مسعود دیانی در پارسینه نوشت: «پایاننامه کارشناسی ارشدم درباره توجیهات اخلاقی توهین به مقدسات دیگران بود. عنوان دقیقش این بود: "توهین به مقدسات؛ مفاهیم، دامنه و توجیهات اخلاقی" با رهنماییهای بیدریغ استاد دکتر اسلامی. نه به عنوان موضوعی برای رساله دکتری بلکه به خاطر دغدغه و علاقه شخصیام پیگیرش هستم. به خاطر همین، دیشب در یکی از مجالس خاص مشهور به عیدالزهرا، فرحهالزهرا و یا در اصطلاحی عامیانهتر «عمرکشون» در اصفهان شرکت کردم.
این مشمئزکنندهترین تجربه زندگی من در سه دههای بود که پشت سر گذاشته بودم. توی مجلس، دلم فقط گریه و استفراغ میخواست. مجلسی پر از فحاشی، پر از شوخیها و حرکتهای رکیک جنسی، پر از اعمال سخیف، پر از توهین، پر از حماقت و پر از تعصب بود. شاید بر دوستان من این ادعا گران تمام شود اما حقیقت آن است که بیسابقهترین، رکیکترین، چندشآورترین و تنفرآمیزترین توهین به مقدسات دیگران توسط گروهی از شیعیان و نسبت به مقدسات تمام اهل سنت انجام میشود. دست کم من با تحقیقاتی که در زمینه پایاننامهام داشتهام توهین دیگری نسبت به مقدسات دیگران به این اندازه عمیق و سخیف سراغ ندارم. اگر کسی سراغ دارد حتما به من هم بگوید.
این بیسابقه بودن از چند جهت است:
نخست آنکه این رفتار به قصد و انگیزه توهین و با علم به توهینآمیز بودن رفتار انجام میگیرد. در بسیاری از موارد جنجالبرانگیز و چالشآفرین عامل و فاعل مدعی است که قصد توهین نداشته است. مثلا رفتارش را یک نوع بیان هنری، طنز و یا گونهای از نقد و انتقاد میداند. اینگونه مجالس اما از آغاز با انگیزه صریح توهین به مقدسات دیگران بر پا میشود.دوم آنکه این رفتارها ماهیتی جمعی و آیینی پیدا کرده است. این در حالی است که اکثریت قریب به اتفاق رفتارهای توهینآمیز نسبت به مقدسات دیگران به صورت فردی انجام میشود. سوم آنکه این توهینها از سوی توهینکنندگان به عنوان رفتار مستند دینی انجام میشود و به صورت رسمی و صریح توسط گروهی از عالمان دینی و روحانیون مورد تأیید قرار میگیرد. چهارم آنکه محتوای این مجالس آکنده از توهینآمیزترین رفتارهای ممکن است. اگر کسی شدید تر از این توهینها نسبت به مقدسات دیگران سراغ دارد حتما حتما حتما به من هم بگوید.»
و اما بعد ...
چند نکته به نظرم میرسد:
نخست آنکه به عنوان یک انسان، یک مسلمان و به عنوان یک طلبه شیعه از همه برادران و خواهران اهل سنت عذرخواهی میکنم. دوم آنکه معتقدم حاکمیت باید ورود جدیتری به این مسأله داشته باشد. البته رهبری انقلاب فتاوای ارزشمندی در حرمت توهین به مقدسات اهل سنت صادر فرمودهاند.حاکمیتی که معتقد است دولتهای غربی در زمینه توهین به مقدسات باید آزادی بیان را محدود کنند، حاکمیتی که اعتقاد به ایمانی بودن ولایت حضرت علی و نه سیاسی بودن آن را توهین به مقدسات قلمداد میکند و نویسنده چنین مطلبی را روانه زندان میکند، چگونه اجازه میدهد که چنین مجالسی با این حجم از رفتارهای سخیف و کثیف به صورت علنی و اسم و رسمدار برگزار شود؟
متأسفم بگویم که مجلسی که دیشب در آن شرکت کردم مربوط به هیئتی بود که یک هفته قبل مستند عزاداریهایش از سیمای اصفهان پخش شد. جالب آنکه در این مجلس به بهانه فتاوی ارزشمندی که گفته شد، به رهبری انقلاب توهین کردند. راستی مدافعان سینهچاک ولایت این شبها کجا میروند؟ بیشک برخوردهای امنیتی تمام راه حل مسأله نیست. اما اگر جایی چنین برخوردهایی ضرورت داشته باشد این مورد قطعا یکی از همان ضرورتها خواهد بود.»